Friday, November 30, 2007

Dr. Ali Mirfetros

یادِ دوست
(بیاد دکتر غّفارحسینی)

دكتر علی میرفطروس (Word/PDF)

مرگ، ظاهراً آگاه کننده و نزدیکساز است و ما، گویا بیشتر پرستندگان مرگ هستیم تا ستایشگران زندگی و زندگی سازان، هم از این روست که حضور و «همبستگی» ما - در گورستان ها - چشم گیرتر است. پس شگفت نیست که بسیاری، دوستدار ِ «جنازه»ی دیگران اند تا در زیر عَلَم ِ «شهیدی دیگر»، تشّیع ِ مرگ اندیش خویش را فریاد کنند.

اینچنین است که داریوش و پروانهء فروهر، سعیدی سیرجانی، محمد مختاری، محمد جعفـر پـوينـده، غفّار حسینی و … می بایست شهید می شدند تا جاعلان و جسدبازان گزافه گو را در سواحل ِ عافیت، «آسودگی خیال»، مُسلّم گردد.... و اینچنین است که نویسندهء ارجمند - عباس معروفی - را زنده بر دار کرده اند بجرم اینکه توانسته است از شکنجه و شلاق «قصّابان دستاربند» بگریزد تا حقیقتِ مظلوم ِ خود - و همهء نویسندگان وطن - را بگوش جهانیان برساند و …