Sunday, May 03, 2009

نقد ِ یک نگاه ِ پریشان

احمد پناهنده

"...زیرا این نیروها نسبت به ملاهای حاکم بی ریشه و بی بوته و بی اصل و نسب بودند. وقتی بی ریشه و بی بوته باشند باید برای ماندن در قدرت از خون مردم ایران و تقسیم خاک وطن ارتزاق کنند. کما اینکه امروز هم همه ی این نیروها در هر شکل و قواره چنین می اندیشند و حاضر هستند برای کدخدایی ِ دهی ایران را در تمامیتش ویران کنند، ایرانی که جای خود دارد. و ما یک بار دیگر نیروهای به اصطلاح ملی را هم بعد از معرفی بختیار به نخست وزیری توسط پادشاه ایران دیدیم که چگونه از ایران و مردم ایران پاسداری کرد. در جبهه ی درون سازمانی و جبهه ای، همگی برای گدایی قدرت از خمینی سینه زنان برای پا بوسی از ارتجاعمرد ِ تاریخ به زیر درخت سیب شتافتند و پشت همرزم جبهه ای خودشان را خالی کردند."