Sunday, September 30, 2007

Thursday, September 20, 2007

Saturday, September 08, 2007

دکتر محمّد مصدّق؛ آسيب شناسی يک شکست

(بخش آخر)

28 مرداد 32؛ کودتا؟ یا خیزش ِ خودجوش ِ مردم؟ (٣)

علی ميرفطروس

* سند وزارت امور خارجــهء آمریکا: «مردم از دشنام ها و حرف های رکیک وزیر خارجه (دکتر فاطمی) و سردبیران روزنامه ها در حمله به شاه، احساس تنفّر و انزجار کردند».

* اشتباه بزرگ شاه و دولت زاهدی در محاکمــهء ناروای دکتر مصدّق و تأثیرات عمیق آن بر روانِ سیاسی و حافظــهء ملّی ایرانیان و خصوصاً تبلیغات گُسترده و دیرپای حزب توده (که با وقوع 28 مرداد، امیدِ ایجادِ «ایرانستانِ» وابسته به شوروی را بر باد رفته می دید)، همه و همه، محكوميّت تاريخی 28 مرداد را - بعنوان یک «کودتا» - بر حافظــهء تاريخی جامعــهء ما تثبيت كرد. از اين زمان - بار ِديگر - «تاريخ» به «تقويم» بدل گرديد و «عقل نقّاد» به «عقل نقّال»، سقوط كرد و انديشــهء سياسی، به آئين ها و عزاداری های مذهبی تبديل شد.

* پس از گذشت 50 سال، 28 مرداد را (به هر نامی که بنامیم) بعنوان یک «گذشته» باید تبدیل به «تاریخ» کنیم و مانند ملّت های اسپانیا، شیلی و آفریقای جنوبی، با بلندنظری و نگاه به آینده، بکوشیم تا بر گذشتــهء عَصَبی و ناشاد خویش، فائق آئیم.

* هم رضا شاه و محمد رضا شاه، هم قوام السلطنه و دکتر مصدّق، در بلندپروازی های مغرورانــهء خویش، ایران را سربلند و آزاد و آباد می خواستند، هر چند که سرانجام، هر یک – چونان عقابی بلندپرواز - در فضای تنگ محدودیّت ها و ضعف ها و اشتباهات، پـَر سوختند و«پـَر پـَر» زدند.


فرتور دكتر علی ميرفطروس از تارنمای روزنامك

دکتر محمّد مصدّق؛ آسيب شناسی يک شکست

(بخش آخر)

28 مرداد 32؛ کودتا؟ یا خیزش ِ خودجوش ِ مردم؟ (٢)

علی ميرفطروس

* اسناد سرّیِ وزارت امورخارجــهء آمریکا و گزارش مأموران سازمان سیا در تهران، شواهد اصیلی هستند که ناباوری و شگفتی آمریکائی ها را از وقایعی که در روز 28 مرداد 32 در برابر دیدگان شان می گذشت، نشان می دهند.

* این اسناد، بر افسانه سرائی ها و گزافه بافی های کرمیت روزولت (که خیزش خودجوشِ مردم تهران را به حسابِ «عوامل خود» منظور کرده)، قلم بطلان می کشنـد.

* گزارش سفارت آمریکا از تهران در روز 28 مرداد : « یک شورش غیرمنتظره و نیرومند علیه دکتر مصدّق در جریان است ... نه تنها اطرافیان مصدّق، بلکه شاهی ها هم از این پیروزی آسان و سریع - که تا حدودی زیادی خودجوش است - شگفت زده اند.».

Friday, September 07, 2007

Reza Shah the Great

آئین نو آورد و ره و رسم دگر ساخت
دو سروده از پورداوود برای سالروز برکناری رضاشاه پهلوی

بابك خندانی



"برآمدن مردی چون رضاشاه نه یک حادثه بلکه یک خواست و آرزوی مردمی بود. ما زرتشتیان، چه زرتشتی‌زاده و چه بازگشته به دین، او را به میزان بهرام ورجاوند می دیدیم و کسانی چون شاپور ریپورتر همۀ نفوذ خود را به کار بستند تا با تخت نشستن رضاخان راه برای جبران قادسیه هموار گردد. همین کوشش برای زنده کردن فرهنگ ایرانی بود که برای مسلمانان بسیار گران آمد و همۀ دشمنی خود را به سوی رضاشاه متمرکز کردند. شگفت‌آور است که هیچیک از پادشاهان قاجار که از ایران جز ویرانه‌ای به جای نگذاردند این همه ناسزا نصیبشان نگشت و کسی به سراغ گور ناصرالدین شاه نرفت تا ویرانش کند."