Saturday, June 30, 2007

دکتر محمّد مصدّق؛ آسیب شناسی یک شکست

(بخش نهم)

على ميرفطروس

* رهبران پوپولیست، در بستر بیسوادی فرهنگی و بی نوائی های سیاسی – اجتماعیِ جامعه رشد می کنند و با ترکیبی از شعار و هیجان و عصبیّت و عوام زدگی و عظمت طلبی، بصورت «پیشوا» ظاهر می شوند.

* در تمامت این دوران، نه فرزانگی سیاسی کسانی مانند محمد علی فروغی برای مصدّق، جلوه و جذبه ای داشت و نه فرهیختگیِ فرهنگی آنان در حمایت از اصلاحات اجتماعی رضاشاه.

* تظاهرات نهم اسفند ١٣٣١، نقطهء آغازی بود برای پایان حکومت دکتر مصدّق!

Mahasti

درگذشت مهستی و ربايش پيكر بی جان او به وسيله جانوران ومزدوران اسلامی در برابر چشمان اپوزيسيون هميشه در ميدان بی آبرويی و بی خيالی



فروش پيكر پاك اين بانوی هنرمند وميهن دوست و يكی ازقربانيان اين اشغالگران مسلمان زن ستيز، ايران ستيز، هنرستيز به جلادان اسلامی يكی از شرم آورترين و پليدترين رويدادهای چند سال گذشته دربرونمرز است.

جمهوری اسلامی بشرستيز، فاشيست ودگرانديش كش در جايی كه بايد اسلام ناب محمدی قدرتنمايی كند و چهره خون آلود و كثيف خودرا با ياری مزدوران ننگين و مردم فروشش بزك كند حتی آماده است هزاران دلار از طريق بنيادهای اهريمنی اسلامی در گلوی مزدوران و پادوهای فرومايه اش بريزد تا كالبد يك "طاغوتی مرتد" را به گونه اسلامی به خاك بسپارند.

شادروان مهستی چند سال پيش به آيين مسيحييت در آمده بود اما مزدوران اسلامی او رابا مراسم آدمخواری تازی و خواندن آيه ها ی بشرستيز اسلامی كه مهستی از آنها گريخته بود به ديار ديگر روانه نمودند.

در اينجا سرافكندگی و شرمساری ، نخست از آن بازماندگان مهستی به ويژه تنها فرزند او است كه روشن نيست چه گونه تن به چنين بيدادی در باره مادر خويش داده است. دختر مهستی كه پدرش به دست همين جانيان اسلامی در همان آغازين روزهای انقلاب ايرانسوز اعدام شد و مادر دلسوخته اش مهستی توانست جان خود و تنها فرزندش را ازچنگال آ دمخواران مسلمان نجات دهد و ميهن اشغال شده را با اشك و آه ترك كند. آيا مهستی سزاوار چنين بی دادی است؟

كسانی كه ديروز در لس آنجلس با نام هنرمند ،دوست ، خانواده و....... در برابر چنين رسوايی و ننگی سكوت كردند و كالبد يكی از قربانيان رژيم جنايتكاررا در دستان آلوده و كثيف مزدوران فرومايه جانوران اسلامی رها كردند بدانند كه همه آنها در توهين و بی احترامی به بانو مهستی و مردم بزرگ ايران همدوش جانيان و آدمخواران اسلامی هستند.

ننگ و شرم جاودان به همه آنهايی كه در سخت ترين روزهاي ميهن آبرو و شرف انسانی و ايرانی را به مشتی دلار ميفروشند.

Thursday, June 28, 2007

Saturday, June 23, 2007

نشست پاریس وسخنی که فرصت گفتن نیافت

م. سحر

"آیا تجربهء دردناک خمینیسم کافی نیست تا ازیادآوری هذیانات کسانی همچون آل احمد یا شریعتی یا خیلی های دیگر که افاضاتشان را وحی ِ مُنزل می پنداشتیم و متأثر از آراء آنان به گِردِ اوباش ِ خمینی حصار گوشتی می ساختیم ، بر خود بلرزیم؟

آیا می باید امروز نیز هذیانات ِ دیگری را جانشین ِ آنها کنیم تا برای آیندهء پر درد و دریغ ِ دیگری زمینه سازی شود؟"


+ زبان فارسی یا "ملتِ فارس"؟


با درود

قابل توجه کساني که خيال شوم جدائي ايران را دارند اين فيلم از تاجکستان را نگاه کنيد و تا ميتوانيد آن را بازتاب دهيد.

شرم به هر جدائي خواه به خصوص کساني که به آنها در رسيدن به مقصود پليدشان کمک ميکنند.

مرداويج

Thursday, June 21, 2007

دکتر محمّد مصدّق؛ آسیب شناسی یک شکست

(بخش هشتم)

على ميرفطروس

* شاه، خطاب به هندرسون (سفیر وقت آمریکا در ایران): «من هرقدر که بخواهم قوی و قاطع باشم، نمی توانم برخلاف قانون اساسی و بر ضد جریان نیرومند احساسات ملّی، حرکت کنم».

* گزارش هندرسون: «شاه مایل نیست اقدامی برخلاف قانون اساسی انجام دهد. شاه در یک کودتا شرکت نمی کند».

* شاه: «حلّ مسئلة نفت با خودِ دکتر مصدّق آسان تر خواهد بود تا با جانشین او. چنین راه حلّی – حتّی اگر به ادامهء حکومت مصدّق منجر شود – باز، ارزشِ آنرا دارد که حداکثرِ تلاش در این راه بکار رود».

Saturday, June 16, 2007

دکتر محمّد مصدّق؛ آسیب شناسی یک شکست
(بخش هفتم)

علی میرفطروس

* در بررسی علل و عوامل سقوط دولت دکتر مصدّق، بجای تأکید اغراق آمیز بر «توطئهءانگلیس و آمریکا»، باید به ضعف های درونی جبههء ملّی واشتباهات اساسی دکتر مصدّق و خصوصاً به واکنش نهائی مردمی توجّه کرد که خسته و سرخورده و بی تفاوت، سرانجام به صفِ مخالفان مصدّق پیوستند.

* افسانه سازی ها و لاف و گزاف های کرمیت روزولت (فرماندهء عملیّات سیا در تهران) امروزه حتّی برای دوستداران صدیق مصدّق نیز ارزش و اعتباری ندارند!

* با توجّه به اینکه در سال های اخیر، اسناد بسیاری از کودتاهای معروف، منتشر شده اند، چرا سازمان «سیا» تمام پرونده های مربوط به سرنگونی دولت دکتر مصدّق را نابود ساخته است؟

Monday, June 11, 2007

دکتر محمّد مصدّق؛ آسیب شناسی یک شکست
(بخش ششم)

علی میرفطروس (DOC/PDF)


* آیزنهاور که با شعارِ «عقب راندن کمونیسم» به قدرت رسیده بود، با سیاستی جدید، ضمن قطع کمک های مالی به دولت دکتر مصدّق، خواستار برکناری وی گردید، امّا اجرای طرح سرنگونی دولت مصدّق با یک مشکل اساسی روبرو بود: مخالفت شاه با کودتا!

Monday, June 04, 2007

دکتر محمّد مصدّق؛ آسیب شناسی یک شکست
(بخش پنجم)

علی میرفطروس (DOC/PDF)

* ما مردمی هستیم که دوستدار پیروزی ها و کامیابی های بزرگ و در عین حال آسان هستیم و آنجا که دچار شکست و ناکامی می شویم، بجای نگریستن به خویش و درک کمبودها و کم کاری های خود، متوسّل به «تئوری توطئه»، «دست انگلیسی ها» و «عوامل خارجی» می شویم ...

* بررسی روند مذاکرات نفت نشان می دهد که مصدّق در چنبرهء احساسات حاکم بر جامعه و در اسارت «حفظ وجاهت ملّیِ» خود، با نوعی عصبیّت، عدم انعطاف و خصوصاً عدم درک تعادل نیروهایش، نتوانست سیاست را بعنوان «هنرِ تحقّق ممکنات» عرضه نماید.

* در بیشتر تحقیقات موجود دربارهء سقوط دولت دکتر مصدّق، نام واقعی عملیات سازمان سیا، بطور ناقص AJAX ذکر شده و هدف اساسی این طرح را مخدوش ساخته اند. در حالیکه نام واقعی و کامل این طرح، TPAJAX می باشد. پیشوند «T P» اشارهء اختصاری به حزب توده (Tudeh Party) و AJAX نیز نام رایج یک مادهء پاک کنندهء خانگی بود. بدین ترتیب، هدف اساسی طرح: «پاکسازی ایران از حزب توده» بود!